کتابخانه روستای قایش

کتابخانه روستای قایش

کتابخانه روستای قایش

کتابخانه روستای قایش

کتابخانه روستای قایش

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

معرفی کتاب ویژه محرم

يكشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۲۲ ق.ظ | اعظم احمدی | ۰ نظر

عاشورا مکتب انسان شناسی و انسان آگاهی و انسان پروری است و ما نیازمند هماره ی بازشناسی و مرور مطالعه ی آن هستیم.کتاب «آینه در کربلاست؛ پژوهش و نگارشی نو در بازشناخت نهضت عاشورا» می‌کوشد پنجره‌هایی برای تماشای دیگر و فهمی تازه‌تر از این واقعه اندیشه‌ساز و اندیشه‌پرور بگشاید.

آینه در کربلاست

عاشورا این رستاخیز عظیم ، همه درس های لازم برای صلاح و فلاح را دارد . کربلا قصه زیستن و دیگرگونه زیستن و حیات طیبه را تجربه کردن است . در کربلا همه عناصر لازم برای سیر به کمال ، عزت و رستگاری پیداست . معنویت ، زیبایی ، فضیلت های انسانی ،حضور همه انسان ها ،حضور بی فاصله خدا ، حضور همه ارزش ها و در یک کلام حضور بی پرده خدا ، انسان ، راستی و درستی و حقیقت زلال قرآن ، تنها و تنها در همین حادثه یافتنی و ادراک شدنی است .عاشورا ، نه روزی است از جنس روزهای معمولی و نه حادثه ای خزیده در گوشه ای از تاریخ ؛ عاشورا زنده و زاینده است . چشمه ساری است که بر همه ی زمین ها و زمان ها می گذرد و کام تشنگان فضیلت و حقیقت را به جرعه هایی زلال و حیات بخش می نوازد . عاشورا ، دانشگاه ایمان و عرفان و پاکی و پاکبازی و پاک زیستن است .

باید در بازخوانی عاشورا و کربلا همیشه یادمان باشد که چشم انداز بیرونی و ظاهر شگفت و شورانگیز و سوگ آمیز آن ، ما را از سیر در اعماق آن باز ندارد.ما نباید به شنا در سطح بسنده کنیم و شیوه شیرین قرآن در برخورد با حادثه ها را که ژرفاکاری و عبرت و تنبه و تذکر است ، فراموش کنیم .

مطالب کتاب در چهل و یک بخش تدوین و نگارش شده‌است در پایان هر بخش، نکته‌ها و آموزه‌هایی ارائه شده‌اند که فرصتی برای عبرت‌آموزی و تنبیه و تذکر است؛ نویسنده این روش نگارش را مبتنی بر روش قرآن عنوان کرده است چرا که قرآن در طرح قصص و سرگذشت اقوام و تمدن‌ها و رویدادها همواره به عبرت و تذکر و موعظه توجه دارد.

عاشورا مکتب انسان شناسی و انسان آگاهی و انسان پروری است و ما نیازمند هماره ی بازشناسی و مرور مطالعه ی آن هستیم.کتاب «آینه در کربلاست؛ پژوهش و نگارشی نو در بازشناخت نهضت عاشورا» می‌کوشد پنجره‌هایی برای تماشای دیگر و فهمی تازه‌تر از این واقعه اندیشه‌ساز و اندیشه‌پرور بگشاید. این کتاب ترکیبی از روایت، تطبیق، تحلیل و تذکر، سیر تاریخی حوادث و رویدادهای واقعه کربلا است. این اثر، هم چگونگی این واقعه را بیان می‌کند و هم دلیل آن را.

مطالب کتاب در چهل و یک مرحله تدوین و نگارش شده‌است در پایان هر بخش، نکته‌ها و آموزه‌هایی ارائه شده‌اند که فرصتی برای عبرت‌آموزی و تنبیه و تذکر است؛ نویسنده این روش نگارش را مبتنی بر روش قرآن عنوان کرده است چرا که قرآن در طرح قصص و سرگذشت اقوام و تمدن‌ها و رویدادها همواره به عبرت و تذکر و موعظه توجه دارد.

کتاب با ماجرای مرگ معاویه و ولیعهدی یزید و بیعت خواستن از امام حسین (ع) و خروج آن حضرت از مدینه آغاز می‌شود.زمینه‌های نهضت، هجرت و حرکت به مکه ،شهیدان قیام مسلم در کوفه ،‌در آستانه حرکت به سرزمین عراق، کاروان در کربلا،تاسوعا ،عصر تاسوعا ، آغاز نبرد عاشورا، نماز ظهر عاشورا، به میدان رفتن امام، رویدادهای پس از شهادت، غارت و آتش زدن خیمه‌ها، دفن شهیدان کربلا، خرابه شام و بازگشت کاروان عناوین برخی از بخش‌های 41 گانه این اثر را تشکیل می‌دهند. هرچه نگارش اثر پیش‌تر می‌رود مباحث، گسترش بیشتری می‌یابند و سیر از اجمال به بسط و تفصیل فزونی می‌گیرد. در حقیقت تکیه‌گاه نویسنده تحلیل و تبیین وقایع اصلی است نه رویدادهای جانبی و فرعی.

کتاب حاضر به نویسندگی دکتر محمدرضا سنگری توسط انتشارات قدیانی در 818 صفحه منتشر شده است.

مشخصات کتاب
«آینه در کربلاست؛ پژوهش و نگارشی نو در بازشناخت نهضت عاشورا»
نویسنده:محمدرضا سنگری
ناشر:قدیانی

درس هایی زنانه از واقعه عاشورا

يكشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۹ ق.ظ | اعظم احمدی | ۰ نظر
عاشورا، امام حسین

شاید عده ای از زنان امروز یادشان رفته است، زن با احساسات، استقامت وگذشت به روزهای زندگی معنا می بخشد. حماسه حسینی مکتبی است که زنان می تواند از آموزه های آن در خانواده استفاده کنند.
این واقعه از حضور زنان و شهامت هایشان سخن می گوید. حماسه ای که الگو برداری از آن کمک می کند تا حال و روز زندگی های امروز بهتر شود. یکی از درس های بسیار مهم واقعه کربلا، نشان دادن جایگاه صحیح و نقش زنان در اجتماع است. آنان با حفظ عفت خود به خوبی این مهم را انجام دادند و شهادت پسر،پدر و شوهر را تحمل کردند و تکیه گاه خانواده در امتحان الهی بودند.

انسجام خانواده به عهده زنان است، این پیوند فراهم نمی شود مگر اینکه زنان با تعهدی که به خانواده دارند اسباب آن را فراهم آورند تا خانواده در تمام شرایط کنار هم باشند

سنگین ترین مسئولیت ادامه قیام و رساندن پیام شهدا بر دوش بانوان بود. نمونه هایی از نقش حساس بانوان در شکل گیری نهضت به چشم می خورد؛ از جمله همسر زهیر بن قین که شوی خود را به یاری امام علیه السلام دعوت کرد(1)، نیز همسر مسلم بن عوسجه که خود را همراه او به اردوگاه حسین علیه السلام رساند(2) و به نظر می رسد هم او بوده که بعد از شهادت مسلم، فرزند خود را آماده نبرد کرد و به میدان فرستاد.(3) هم چنین مادرانی که هنگام جانبازی عزیزان خود در مقابل خیمه ها ایستاده بودند و آنان را نظاره می کردند.(4) همچنین رباب همسرامام حسین (علیه السلام) که نقل شده است: تحمل ایشان در شهادت طفل شیرخوار حضرت علی اصغر(علیه السلام) مثال زدنی است بدین جهت اسوه و الگویی برای تمام عالم بالاخص زنان است.

مهمترین نکته در این حماسه این است که پس از شهادت ابا عبدالله (علیه السلام)، پناه کودکان و زنان، دختر امیر المومنین علیه السلام ، حضرت زینب(سلام الله علیها)، نمونه ای از نقش بانوان در شکل گیری نهضت حسینی است.
بنابرگزارش مسلم جصاص، بانو ام کلثوم (علیه السلام) هنگام ورود به کوفه فرمود: شما زنها می توانستید به نحوی ما را یاری کنید و حداقل مردان خود را از جنگ با ما بازدارید، ولی این کار را نکردید و حال فقط گریه می کنید، این گریه ها چه سودی دارد.(5)
شاید امروز هم زنان ما در حماسه حسینی دیگری هستند و وظیفه سنگین شان را در زندگی فراموش کرده اند. به راستی امروز زنان در این کارزار چه باید بکنند؟

ذائقه خانواده در دستان زن

عنصر زن در تربیت و تکوین خانواده و برانگیختن فرزند و همسر در موقعیت های خطیر و تصمیمات بزرگ و سرنوشت ساز نقش اصلی را ایفا می کند. یک زن به عنوان مرکز ثقل خانواده محسوب می شود. او می تواند طبع زندگی را تغییر دهد و به نوعی قبله زندگی را برای شوهر و فرزندانشان معلوم کند. ذائقه خانواده را زن با دیانت و صداقت و عفافش تغییر می دهد. تمایل به بی بند و باری از سوی مادر، مسیر زندگی فرزند و همسر را تحت الشعاع قرار می دهد.

و او یک رهبر است

زن می تواند طبع زندگی را تغییر دهد و به نوعی قبله زندگی را برای شوهر و فرزندانشان معلوم کند. ذائقه خانواده را زن با دیانت و صداقت و عفافش تغییر می دهد

زن رهبر خانواده است و در این رهبری مسئولیتی سنگینی دارد. او با افکار خود به زندگی و خانواده اش جهت می دهد و با طریقه برخوردش با مشکلات به فرزندان و همسرش، غیر مستقیم آموزش می دهد. آرزو و اهدافی که او در راستای آن تلاش می کند، خانواده را به سمت اندیشه های مثبت یا منفی هدایت می کند. یک مادر به کودکانش رمز ایستادگی، صبر و ایثار را می آموزد. اگر مادری حتی نخواهد به خاطر فرزندانش ایثار کند، او چگونه می تواند رمز و راز از خود گذشتگی را بیاموزد. انسجام خانواده به عهده زنان است، این پیوند فراهم نمی شود مگر اینکه زنان با تعهدی که به خانواده دارند اسباب آن را فراهم آورند تا خانواده در تمام شرایط کنار هم باشند.

آموزه های حماسه حسینی برای زنان

آنچه در نهضت حسینی دیده می شود، حضور زنانی است که تا آخرین لحظه همسرانشان را همراهی کردند. سیمای ملکوتی زینب(سلام الله علیها) ازیک سو بیانگر منزلت زن در این آموزه ی ناب و اصیل است و می تواند روشن ترین الگو برای زنان امروز باشد. زنان نقش آفرین در حادثه عاشورا زنان با ایمانی بودند که شهادت فرزندان و برادران و همسران خویش را تحمل کرده و با صبر و مقاومت و مدیریت مصائب، پیام آنان را به همه عصرها و نسل ها رساندند. آنها در کنار شهادت عزیزانش، نقش های گوناگونی چون همسری، مادری، خواهری و دختری را ایفا کردند. شاید امروز این نقش ها کمرنگ شده و پایه های چارچوب زندگی سست شده است.

فرا رسیدن ماه محرم بر عاشقان حسینی تسلیت باد

يكشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۴ ق.ظ | اعظم احمدی | ۰ نظر


سلام بر حسین

يكشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۰ ق.ظ | اعظم احمدی | ۰ نظر

اولین نشست تخصصی کتابداران بخش‌های نابینایان

يكشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۵۰ ب.ظ | اعظم احمدی | ۰ نظر


اولین نشست تخصصی کتابداران بخش‌های نابینایان کتابخانه‌های عمومی کشور با حضور دبیرکل نهاد و رونمایی از 16 عنوان کتاب بریل، در کتابخانه مرکزی تهران (پارک شهر) برگزار می‌شود.
 
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، همزمان با برپایی اولین نشست تخصصی کتابداران بخش نابینایان کتابخانه‌های عمومی سراسر کشور که یکشنبه نوزدهم مهرماه در کتابخانه مرکزی تهران (پارک شهر) برگزار می‌شود، از 16 عنوان کتاب بریل که در قالب بسته‌ ویژه برای بخش نابینایان کتابخانه‌های سراسر کشور ارسال می‌شود، رونمایی خواهد شد.

محمد اله‌یاری معاون توسعه کتابخانه‌ها و کتابخوانی نهاد با اشاره به برگزاری این نشست، گفت: این نشست با هدف تبادل تجربیات و نقطه نظرات کتابداران بخش‌های نابینایان و بررسی مشکلات این حوزه برنامه‌ریزی و برگزار می‌شود.

وی ادامه داد: از دیگر برنامه‌های این نشست که با روز عصای سفید مقارن شده، افتتاح بخش نابینایان کتابخانه شهید مصطفی خمینی در شهرستان اسلامشهر است.

 اولین نشست تخصصی کتابداران بخش‌های نابینایان کتابخانه‌های عمومی سراسر کشور با حضور دبیر کل، مشاوران و معاونان نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، دکتر علی صابری عضو شورای اسلامی شهر تهران و کتابداران بخش‌های نابینایان سراسر کشور، با همکاری اداره کل امور کتابخانه‌ها و اداره کل کتابخانه‌های عمومی تهران از ساعت 9 صبح در سالن کنفرانس کتابخانه مرکزی تهران (پارک شهر) برگزار می‌شود.
 
 

سه کتابی که از سردار همدانی به یادگار ماند

يكشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۳۶ ب.ظ | اعظم احمدی | ۰ نظر


سردار حسین همدانی، از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و راوی سه کتاب «مهتاب خین»، «فاتحان خرمشهر» و«تکلیف است برادر» شب گذشته 16 مهرماه 1394 در سوریه به شهادت رسید.


سردار همدانی یکی از بنیانگذاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه غرب، به ویژه در استان های «همدان» و «کردستان» بود. پیشتر روزنامه "Wall Street Journal" درباره سردار همدانی نوشته بود: «ژنرال همدانی یکی از فرماندهان نخبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده و او به عنوان افسر سپاه پاسداران اعلام خدمت داشته است. همدانی یک متخصص در نحوه رزم عملیات نیروهای منظم با شبه نظامیان است.»
شهید سردار همدانی در کتاب «مهتاب خیّن» به قلم حسین بهزاد، روایت هایی از دوران انقلاب و انجام خدمت در کردستان و جبهه های دفاع مقدس را بیان کرد. رخدادهای مربوط به سال های مبارزه علیه دیکتاتوری پهلوی، انقلاب اسلامی بهمن 57، استقرار نظام نوین، تاسیس سپاه پاسداران، نبردهای داخلی جبهه کردستان و ناگفته هایی از پیکارهای جبهه غرب و جنوب در مصاف با عراق متجاوز، از مهم ترین سرفصل های این کتاب است.

«مهتاب خین»، «فاتحان خرمشهر» و«تکلیف است برادر»


دومین کتاب سردار، سی و دومین کتاب از مجموعه «فاتحان خرمشهر» است. این روایت در دی ماه ۱۳۸۶ صورت گرفته است و سردار همدانی در آن به شرح ماوقع فتح خرمشهر از نگاه خود پرداخته است.
در این کتاب آمده است: «وقتی به سمت اروند می رفتیم، جلوتر از ما زنان و مردان خرمشهری بی سلاح بودند؛ با وانت های شخصی. ما داد می زدیم نروید، اما آنها می رفتند. اصلا دیگر آرایش نظامی نبود.» کتاب «مزد مقاومت» را بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس منتشر کرده است.

«مهتاب خین»، «فاتحان خرمشهر» و«تکلیف است برادر»


«تکلیف است برادر» نیز نام کتابی است که حاصل گفت وگویی با سردار حسین همدانی فرمانده سابق لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) که به اهتمام حسین بهزاد صورت گرفته است.
در مقدمه این کتاب که روایتی است از انقلاب، حوادث کردستان و جبهه غرب می خوانیم: تکلیف است برادر، روایت دست اول رخدادهای مربوط به سال های مبارزه علیه دیکتاتوری پهلوی، انقلاب اسلامی بهمن ۵۷، استقرار نظام نوین، تاسیس سپاه پاسداران، نبردهای داخلی جبهه کردستان و سرانجام ناگفته های پیکارهای جبهه غرب در مصاف با سپاه دوم ارتش متجاوز رژیم عراق است.

در بخش دیگری از این مقدمه آمده است: فرهنگسرای پایداری نشر این اثر را فتح بابی بر انتشار روایت تاریخ شفاهی رخدادهای دفاع مقدس دانسته، مطالعه آن را به تمام علاقه مندان ادب و هنر پایداری توصیه می کند.

«مهتاب خین»، «فاتحان خرمشهر» و«تکلیف است برادر»


گفتنی است سردار حسین همدانی یکی از فرماندهان نخبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که تجربه فرماندهی جنگ های ناهمتراز (اوایل جنگ تحمیلی در مبارزه با ضدانقلاب در کردستان) و تجربه جنگ تحمیلی در استان های غربی (کردستان، همدان و کرمانشاه)، فرماندهی سپاه محمد رسول الله (ص)، مشاور فرمانده کل سپاه و جانشینی قرارگاه امام حسین (ع) را در کارنامه داشت.

مراقبت های لازم جسم و روح قبل از محرم

يكشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۲۹ ب.ظ | اعظم احمدی | ۰ نظر

اگر قرار باشد در یک مهمانی شرکت کنیم، طبیعتاً شب زودتر به خانه می رویم، لباس مناسب می پوشیم، خود را خوشبو می کنیم و... هر چقدر مهمانی مهم تر و میزبان مهم تر و عزیزتر باشد، آمادگی ما بیشتر و حساسیت ما نیز بیشتر خواهد بود.

 

عشق به امام حسین

با توجه به عظمت مصیبتی که هر ساله با طلوع محرم در انتظار دل شیعه است. باید قبل از رؤیت هلال ماه غم ، آمادگی لازم را در خود ایجاد نماییم و با قلب و روح و فکر و جسمی آماده به استقبال ماه حسینی رویم، تا حظ وافر را از ایام اشک ببریم.

برای این آمادگی باید مقدماتی فراهم شود. اولین آن، معرفت به محرم و صاحب محرم است. باید به تفکر و مطالعه بیشتر در این زمینه ها پرداخت، تا به واسطه اندیشیدن در معارف عاشورا و حضرت سید الشهدا (علیه السلام) و شهدای کربلا و نیز بهره مندی از کتب معتبر بزرگان و علما، کسب معرفت نمود. تا وقتی که این معرفت وجود نداشته باشد، آدمی خود را آنچنان که در شأن محرم و صاحب آن است آماده نمی کند.

باید قبل از محرم ، ایامی را مراقب گوش و چشم و دست و زبان و سایر اعضای بدن بود و در مراعات حال آن ها کوشید. باید مراقب آنچه می شنویم باشیم تا در ماه محرم توفیق شنیدن مقتل، مرثیه، فضائل و مناقب اهل بیت ( علیهم السلام ) بالأخص خامس آل عبا ( علیه السلام ) را داشته باشیم.

مراقبت از جسم و روح در ماه محرم

می گویند "باب الحسین" در باز و وسیعی است که همه را به آن راه می دهند. هر کس هم به فراخور حال یک جور وارد می شود و ارادتش را نشان می دهد؛ شروع ماه محرم بهانه خوبی است تا با ایجاد تغییراتی کوچک در زندگیمان، ضمن آمادگی و استفاده بهتر از لحظات نورانی این ماه، یک قدم به سبک زندگی عاشورایی نزدیک تر شویم و این حال خوب را حفظ کنیم.

اکنون نوبت آن است که آنچه در ماه محرم باید مراعات شود و شئون یک عزادار به حساب می آید یادآور شویم:

معرفی کتاب الگوی شادی از نگاه قرآن و حدیث

پنجشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۴، ۱۱:۳۰ ق.ظ | اعظم احمدی | ۰ نظر

شادی و نشاط همچون همه رفتارهای انسان نمی تواند بدون معیار، ضابطه و حد و مرز باشد؛ زیرا بر اساس جهان بینی الهی، هدف نهایی خلقت انسان، رسیدن به کمال و سعادت حقیقی است.

الگوی شادی از نگاه قرآن و حدیث

از این رو، برای این هدف نهایی، هر پدیده ای که با انسان ارتباط پیدا می کند، دارای حدود، شرایط و اقتضائاتی است و بر این اساس، موضوع سفارش و تأکید یا نهی و تحذیر دین واقع می شود. شادی و نشاط نیز در این کلی می گنجد.

سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد که افسردگی بیش از هر اختلال روانی دیگری بر انسان ها تأثیرگذار و شایع ترین اختلالات روانی در عصر حاضر است.

عصری که انسان را نیز به سوی ماشینه شدن سوق می دهد، آدمی با اسارت در میان سنگ و دور شدن از طبیعت اصیل زندگیش که می تواند شادی بخش روح و روانش باشد هر چه سریعتر رو به افسردگی و غم زدگی می رود و این در حالی است که شادی، نشاط و تفریح از جمله نیازهای روحی و فطری انسان دانسته شده است که در بسیاری از جنبه های حیاتی وی نقش موثری ایفا می کند.
خداوند متعال روح انسان را دارای حالت های مختلف آفریده است. نیاز به شادی و نشاط از مهم ترین ویژگی های روحی و فطری او است. لذا انسان ها به دنبال راهی می گردند تا به این نیاز خود پاسخ گویند.

در جهان امروز هم به توجه به اینکه پیشرفت تکنولوژی و صنعت انسان را از طبیعت و فطرت خود دور کرده و گرفتاری های زندگی ماشینی مخصوصاً در شهرهای بزرگ انسان ها را دچار ملال خاطر کرده و سیر صعودی بیماری های روحی و روانی را برای بشر به دنبال داشته، نیاز انسان ها به شادی بیش از پیش نمایان است.

نیاز به شادی و نشاط از مهم ترین ویژگی های روحی و فطری او است. لذا انسان ها به دنبال راهی می گردند تا به این نیاز خود پاسخ گویند.

حال انسان ها در رفع این نیاز به چند گونه تقسیم می شوند: عده ای که مقید به دین آئینی نیستند به هر راهی متوسل شده اند تا خود را شاد کنند که نتیجه آن استفاده از قرص های شادی زا و مواد مخدر و روان گردان و غیره است که دامن جوامع غربی و برخی جوامع اسلامی من جمله ایران را گرفته است، اما عده ای بنا بر عقاید مذهبی و دینی خود حاضر نیستند از هر راهی استفاده کنند.

اسلام که کامل ترین دین است به این مقوله توجه داشته است. اسلام نه تنها این احساسات را سرکوب نمی کند، بلکه بر اساس برخی آیه ها و روایات آن را امری ضروری می داند و البته برای آنها حد و مرزی قائل شده است تا بدین طریق، کنترل مثبتی شوند. (تعریف و ماهیت شادی در اسلام، محمد زارعی محمودآبادی)

تو کنار منی، نمی ترسه دلم!

سه شنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۵۵ ب.ظ | اعظم احمدی | ۰ نظر

آرامش

دل آشوبه گرفته بودم ... اصلاً حالم دست خودم نبود ... نمی دونستم چم شده ....دنبال یه بهانه ای بودم برای اینکه از این وضعیت خارج بشم ...


تا اینکه تلفن را برداشتم و ناخود آگاه شماره ی یکی از دوستان قدیمی را از دفترچه تلفن دیدم و شماره را گرفتم...

یادم میاد از همان قدیم ها، در دوران دبیرستان هر کدوم از بچه ها که به مشکلی می خوردند، اضطرابی داشتند سراغ او می رفتند و با او درد دل می کردند و بعد با نسخه ای که گویا به آنها می داد حالشان خوب می شد ...

اما من هیچ وقت ازش خوشم نمی آمد ... همیشه فکر می کردم برای خودش دکان باز کرده و از این راه می خواهد خود شیرینی کند و محبوبیت به دست بیاورد ...

آن دوران ها گذشته و من امروز حالم خراب خراب است ... دنبال یک نسخه ای می گردم ... نسخه ای که معجزه کند ... از این آشفتگی خارجم کند... به من آرامش بدهد ... و شاید علی رغم میل باطنی ام باید با او صحبت کنم ...

خدا خدا می کردم گوشی را بر دارد ...

الو ... الو ...

گوشی را برداشت ولی من نتوانستم با او صحبت کنم ... زبانم بند آمده بود ... آخه در اون سال ها من با او خوب رفتار نکرده بودم ... کم پشت سرش حرف نزده بودم ... حالا با چه رویی از او بخواهم نسخه ای برای درد من داشته باشد ...

احتمالاً اسم من را در گوشی اش ذخیره کرده است ... اسم من را گفت ... فلانی تو هستی ... با لکنت زبانی که گرفته بودم و لرزشی که در صدایم بود، در حالی که قلبم داشت از جایش در می آمد سلام کردم ....

با هوش و ذکاوتی که داشت، گویا حس من را پشت تلفن فهمید ... خیلی زیبا و دوستانه شروع به صحبت با من و احوالپرسی کرد ...

رمز موفقیت او این بود که خدا را با تمام وجود در کنارش باور داشت و این بود رمز اطمینان قلب و آرامشش: الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکرِ اللَّهِ أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ"

من فقط می توانستم گوش کنم ... فقط گوش کنم ...

شروع کرد از دوران قدیم گفتن ... از دوستان قدیم یاد کرد ...

کمی حالم بهتر شده بود ... از کلامش آرامش می بارید ... همین که حرف معمولی می زد آدم را آروم می کرد ...

بعد از اتمام دوران دبیرستان، دوران پر تلاطم و آشفتگی ها توانستم رمز کلام معجزه گر او را بفهمم ...

رمزش این بود: قلب خود را خیلی مطمئن کرده بود ... تکیه گاه محکمی برای خودش پیدا کرده بود... در برابر مشکلاتی که بعدها فهمیدیم بسیار با آنها درگیر بوده؛ بیماری، مشکلات خانوادگی، مشکلات اقتصادی و... اطمینان قلب او را قوی کرده بود ...

رمز این اطمینان را از زبان خودش بشنوید:

او می گفت در این دنیای سرگردان پرتلاطم همه ی ما مردم این دوره به دنبال یک گمشده ای هستیم به نام آرامش ... گمشده ای که قدیمی ترها؛ پدر بزرگ و مادر بزرگ هایمان آن را به شکل پر رنگ در زندگی هایشان داشتند ...

رمزش را می دانی چه بود؟!!

گفتم: نه

گفت رمزش در این بود که وابسته به خدا بودند

گفتم چه جوری؟

گفت : چه جوری وابسته به یه نفر میشی ؟

گفتم : وقتی زیاد باهاش حرف می زنم، زیاد میرم و میام .
گفت : آفرین .

زیاد با خدا حرف بزن ...
زیاد با خدا رفت و آمد کن ...!
یواش یواش دلبسته اش می شوی، وقتی وابسته اش شدی، وقتی دلت با او گره خورد، اگر کسی دلت را شکست، غصه نمی خوری ...
وقتی توکلت با خدا باشد، بی انصافی دیگران را در برابر خودت بت نمی کنی برای بد و بی راه گفتن به زمین و زمانه ...

وقتی امیدت با خدا شد، نا امیدی از دیگران برایت لذت بخش می شود ...
وقتی یار و رفیقت خدا شد، نامهربانی نارفیقانی مثل من ناراحتت نمی کند...

او یقین داشت که تنها یاد خداست که سختی ها را برایش آسان می کند ... نزدیک بودنش را با تمام وجود حس کرده بود: ... نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ (16، ق)

وقتی قلبت با او گره بخورد، تمام فضای دلت از او پر می شود و آن وقت است که آرامش تمام وجودت را لبریز می کند ، اطمینانی پیدا می کنی که مثل کوه به آن تکیه می کنی و احساس می کنی هیچ چیزی نمی تونه تو را از پا در بیاره ...

بله رمز موفقیت او این بود که خدا را با تمام وجود در کنارش باور داشت و این بود رمز اطمینان قلب و آرامشش: الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکرِ اللَّهِ أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ"( آنها کسانى هستند که ایمان آورده و دلهایشان به یاد خدا آرامش مى‏ گیرد، آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرام می گیرد)
او یقین داشت که تنها یاد خداست که سختی ها را برایش آسان می کند ... نزدیک بودنش را با تمام وجود حس کرده بود: ... نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ (16، ق)

برای زندگی اش یک چتر انتخاب کرده بود و آن هم چتر خدا بود ...

ای کاش ما هم چتر خدا را همیشه با خود همراه داشته باشیم، چتر او بزرگ ترین چتر ها است و با داشتن آن هیچ اضطرابی به ما راه نخواهد داشت...

و چه زیبا مولایمان علی علیه السلام می فرمایند: یاد خدا، عقل را آرامش مى دهد، دل را روشن مى کند و رحمت او را فرود مى آورد. (غررالحکم، ح1858)

چه کسی نان حضرت عیسی را دزدیده؟

سه شنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۴۸ ب.ظ | اعظم احمدی | ۰ نظر

فیلم عیسی روح الله

روش‏های کاذب کسب آرامش و راحتی

اشاره:

از آنجا که کسب آرامش و راحتی برای بشر، هدفی بسیار مهم و جدی به شمار می‏رود، لذا در طی قرن اخیر آدمی تلاش‏های فراوانی کرده و روش‏های گوناگونی را برای مقابله با بیماریهای روحی و روانی و ناآرامیها و نگرانیهای خود به کار برده است. اما تعمق در آنها مشاهده واقعیتهای بیرونی و موجود در عرصه زندگی فردی و اجتماعی، به‏ خوبی نشان می‏دهد که بشر موفق نبوده است.

امروزه بسیاری از مردم جهان، غالباً از روشهایی برای کسب آرامش و راحتی در زندگی استفاده می‏کنند که ناکار آمده بوده و آنها را به مقصود نمی‏رساند. این روشهای نادرست که ما از آنها به عنوان روشهای کاذب نام می‌بریم، بسیار فراوان و متنوع هستند.

ابتدا در این مجموعه 12 روش کاذب و سپس در مجموعه ای مستقل 100 عامل حقیقی آرامش برای شما بیان خواهد شد.

آنچه گذشت: رقص و آواز ؛ شرابخواری ؛ حرامخواری ؛ کسب ثروت زیاد ؛‌ تکنولوژی‏ و اختراعات بشر

طلا

قسمت ششم - علایق دنیوی

برخی افراد برای کسب لذت و آرامش و راحتی زندگی، به جلوه‏های گوناگون دنیا تعلق خاطر پیدا کرده و تصور می‏کنند از این طریق می‏توانند بر مشکلات روحی و روانی خود غلبه کرده و به آرامش لازم در زندگی دست یابند. اینها با تمام قدرت به جلوه‏های رنگین دنیوی حرص و طمع ورزیده و برای رسیدن به آنها دست به هر کاری می‏زنند.

روزی شخصی با حضرت عیسی همسفر شد. به کنار رودخانه‏‏ای رسیدند، در آنجا نشسته سفره پهن کردند. سه نان داشتند، دو تا را خوردند و یکی در سفره ماند. حضرت عیسی به سوی رودخانه رفت تا آب بخورد، وقتی برگشت دید نان سوم در سفره نیست. از دوستش پرسید: نان سوم چه شد؟ او گفت: نمی‏دانم!

در ادامه به بیابانی رسیدند، حضرت عیسی مجدداً پرسید آن نان چه شد؟ دوستش گفت نمی‏دانم. اصرار حضرت عیسی نتیجه‏ای نداد. سپس حضرت عیسی مقداری شن از زمین برداشت و فرمود: به اذن خدا طلا شود! شن‏ها طلا شدند. حضرت طلاها را سه قسمت کرده و به دوستش گفت: یک قسمت مال من، قسمت دوم مال تو، قسمت سوم مال آن کسی که نان سوم را خورده است.

دوستش فوری گفت: آن نان را من خورده‏ام. حضرت عیسی فرمود: همه این طلاها مال تو، تو به درد دنیا می‏خوری، نه همسفری با من! سپس حضرت عیسی جدا شده و رفت.

مدتی بعد دو نفر از راه رسیدند و دیدند که دوست حضرت عیسی مشغول جمع کردن طلاها است. خواستند او را بکشند تا دو نفری صاحب طلا شوند، اما او پیشنهاد کرد مرا نکشید و این طلاها را به سه قسمت تقسیم می‏کنیم. آنها هم پذیرفتند. پس از مدتی یکی از این سه نفر جهت تهیه غذا به شهر رفت. او با خود فکر کرد، بهتر است غذا را مسموم کنم تا آن دو نفر کشته شده و همه طلاها را من بردارم. آن دو نفر هم تصمیم گرفتند وقتی سومی از شهر آمد، او را بکشند تا طلاها را دو نفری تقسیم کنند. وقتی نفر سوم از شهر آمد آن دو او را کشتند و مشغول غذا خوردن شدند. سپس آن دو نفر هم با خوردن غذای مسموم مردند.

مدتی بعد حضرت عیسی برگشت و از همانجا عبور کرد، دید هر سه جنازه کنار طلاها افتاده‏اند. فرمود: این است دنیا طلبی!از آن برحذر باشید که فریبتان ندهد. 1

امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: «مثل الدنیا کمثل ماء البحر کلما شرب منه العطشان ازداد عطشا حتی یقتله» 2 یعنی «دنیا مانند آب دریاست که هر چه شخص تشنه از آن بیشتر بیاشامد، تشنگی‏اش بیشتر شود تا او را بکشد». و در جایی دیگر می‏فرماید: «حب الدنیا راس کل خطیئة» 3 یعنی «حب و علاقه شدید به دنیا، سرچشمه همه خطاها و گناهان است».

حال باید این سوال را مطرح کرد که وقتی دنیا طلبی مایه هر گونه خطا و گناهی بوده و فرد تشنه دنیا را تا سرحد مرگ به کام خود می‏کشد، چگونه می‏تواند مایه آرامش و راحتی بشر باشد!

آری تعلق قلبی به دنیا آرامش بخش نیست، بلکه خود مایه اندوه و یاس و ناامیدی است. در این رابطه امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: «من تعلق قلبه بالدنیا تعلق قلبه بثلاث خصال: هم لا یغنی و امل لا یدرک و رجاء لا ینال» 4 یعنی «هر کس دل به دنیا بندد، به سه خصلت دلبسته است: اندوهی که پایان ندارد و آرزویی که به چنگ نیاید و امیدی که بدان نرسد».