کتابخانه روستای قایش

کتابخانه روستای قایش

کتابخانه روستای قایش

کتابخانه روستای قایش

کتابخانه روستای قایش

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۶ مطلب در دی ۱۳۹۸ ثبت شده است

شهادت حضرت فاطمه زهرا تسلیت باد

سه شنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۸، ۰۸:۱۰ ق.ظ | اعظم احمدی | ۰ نظر

درباره سردار قاسم سلیمانی

شنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۸، ۰۲:۰۳ ب.ظ | اعظم احمدی | ۰ نظر

در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده‌اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند و در راه او شربت شهادت نوشیدند، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند. (سوره احزاب آیه ۲۳)

سردار بزرگ و پرافتخار اسلام آسمانی شد. دیشب ارواح طیبه‌ شهیدان، روح مطهر قاسم سلیمانی را در آغوش گرفتند. سال ها مجاهدت مخلصانه و شجاعانه در میدان های مبارزه با شیاطین و اشرار عالم و سال ها آرزوی شهادت در راه خدا، سرانجام سلیمانی عزیز را به این مقام والا رسانید و خون پاک او به دست شقی‌ترین آحاد بشر بر زمین ریخت. این شهادت بزرگ را به پیشگاه حضرت بقیة‌الله‌ارواحناه‌فداه و به روح مطهر خود او تبریک و به ملت ایران تسلیت عرض می کنم. او نمونه‌ برجسته‌ای از تربیت‌شدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود، او همه‌ عمر خود را به جهاد در راه خدا گذرانید. شهادت پاداش تلاش بی‌وقفه‌ او در همه‌ این سالیان بود، با رفتن او به حول و قوه‌ الهی کار او و راه او متوقف و بسته نخواهد شد، ولی انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون او و دیگر شهدای حادثه‌ دیشب آلودند. شهید سلیمانی چهره‌ بین‌المللی مقاومت است و همه دلبستگان مقاومت خونخواه اویند. همه‌ دوستان و نیز همه‌ دشمنان بدانند، خط جهاد مقاومت با انگیزه‌ مضاعف ادامه خواهد یافت و پیروزی قطعی در انتظار مجاهدان این راه مبارک است، فقدان سردار فداکار و عزیز ما تلخ است ولی ادامه مبارزه و دست یافتن به پیروزی نهایی کام قاتلان و جنایتکاران را تلخ‌تر خواهد کرد. این جملات پیام تسلیت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی است که در پی شهادت ذوالفقار زمان سردار شهید قاسم سلیمانی بیان فرمودند.

بامداد جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸ خورشیدی در حمله موشکی بالگردهای آمریکایی به ۲ خودرو در اطراف فرودگاه بغداد، سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس و ابومهدی المهندس معاون حشدالشعبی و تنی چند از اعضای حشدالشعبی در این حمله هدف قرار گرفتند و به شهادت رسیدند.  

شهادت، پاداش تلاش بی وقفه او در همه ین سالیان بود.

شنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۸، ۰۱:۵۹ ب.ظ | اعظم احمدی | ۰ نظر

رمان دنیای سوفی

سه شنبه, ۳ دی ۱۳۹۸، ۱۰:۰۳ ق.ظ | اعظم احمدی | ۰ نظر

دنیای سوفی

کتاب «دنیای سوفی» یک رمان خودآموز است با طرح و موضوعی گیرا و دلنشین درباره هستی که در سراسر جهان با استقبال چشمگیری روبرو شده است.

کتاب «دنیای سوفی» تاکنون به ۵۹ زبان برگردانده شده و علاوه بر نوجوانان توجه بزرگسالان را هم به خود جلب کرده است.

رمان با نام سوفی آموندسن دختر نروژی تقریبا پانزده ساله آغاز می‌شود. سوفی یک سری نامه‌های عجیب و غریب از فردی ناشناس دریافت می‌کند. نامه‌ها برای او فرستاده می‌شود ولی شخص دیگری به نام هیلد مولر را مورد خطاب قرار داده است.

این دو نامه مرموز سوفی را گیج می‌کند. نامه‌ها پرسش‌های فلسفی دشواری را مانند «چگونه جهان بوجود آمد» و «آیا پس از مرگ حیات وجود دارد؟»، «این مسئله را چگونه می‌توان پاسخ داد؟» و مهمتر از همه «چگونه باید زیست؟» را مطرح می‌کند. این سئوالات برای دختری مثل سوفی که پدرش او را دختر مو بور می‌خواند و عاشق حیوانات است بسیار پیچیده است زیرا سوفی هیچ به عقلش نمی‌رسید که جهان چطور  بوجود آمده است. همین قدر می‌داند که جهان سیاره کوچکی است در فضا در ابتدا سوفی با سه مشکل روبه رو می‌شود این که چه کسی آن دو پاکت سفید را در صندوق پست گذاشته است. دوم پرسش‌هایی بود که این نامه‌ها طرح می‌کند و سوم آن که این هیلده مولرکناگ چه کسی می‌تواند باشد و چرا کارت تبریک تولدش برای سوفی فرستاده شده است. سوفی مطمئن است که این سه مسئله به نحوی به هم ارتباط دارد.

چند درس اول شامل نامه‌های طولانی از یک مرد به نام آلبرتو ناکس است که در خصوص یونان باستان، سقراط و سؤالات اساسی زندگی بشری را عنوان می‌کند. پس از دریافت چند نامه، سوفی و آلبرتو یکدیگر را ملاقات می‌کنند

داستان بسیار جذاب و پرکشش است و سعی می‌کند در ضمن پیش بردن ماجرا، تاریخ فلسفه را به‌صورت طبقه‌بندی شده به خواننده آموزش دهد.

معرفی رمان رنگ خورشید

سه شنبه, ۳ دی ۱۳۹۸، ۱۰:۰۲ ق.ظ | اعظم احمدی | ۰ نظر

رنگ خورشید

 داستان کتاب «رنگ خورشید» در یک روز شکل می‌گیرد. آمیزه‌ای از واقعیت و تخیل و وهم، بدون مرز مشخصی بین این‌ها.

ماجرا در یک روز تابستانی معمولی پسری است که مادرش او را راهی سفر می‌کند. دیوی کوله‌اش را می‌بندد؛ توشه راه، چیزهای دلخواهش، اسباب‌بازی‌های کودکی‌اش را در آن می‌گذارد و می‌رود. در مسیرش با افراد مختلفی روبه‌رو می‌شود. شاهد قتلی می‌شود که معلوم می‌شود قتل نبوده. حرف‌هایی را می‌شنود که معلوم می‌شود شایعه‌ای بیش نبوده. افراد آشنا با پدر و مادرش را می‌بیند و هر یک از آن‌ها چیزی به او می‌گوید. خاطراتش را مرور می‌کند، خاطراتی بیشتر مربوط به پدرش که اخیراً به دلیل بیماری خاصی از دنیا رفته است و او هنوز نمی‌تواند با موضوع کنار بیاید. یکی از اهالی که توان‌یاب (معلول) است مدتی با او همراه می‌شود و برای کنار آمدن با مسائل او را راهنمایی می‌کند. برایش از جنگ‌ها و اختلاف‌ها و کارگران معدن می‌گویند و پیامدهای مخرب آن. به لب چشمه‌ای می‌رود که قبلاً با پدرش آنجا می‌رفته و پدرش را در آنجا می‌بیند. چشمش به روی دنیا باز می‌شود و با کوله باری از تجربه به خانه برمی‌گردد. نویسنده‌ای که او را به حق مارکز ادبیات کودک می‌دانند، برای این اثرش رئالیسم جادویی را انتخاب کرده است تا فلسفهٔ هستی، رویارویی با فقدان و مرگ، بلوغ، جنگ، صلح، طبیعت و استفاده از زیبایی‌های آن را بنمایاند.

از این نویسنده کتاب‌های بسیاری از جمله «اسکلیگ و بچه‌ها»، «بوته‌زار کیت»، «چشم بهشتی»، «گل»، «تابستان زاغچه»، «آتش‌خوارها»، «قلب پنهان»، «بندبازان»، «پدر اسلاگ»، «وحشی»، «کیت، گربه‌ و ماه»، «قصه آنجلینو براون»، «نغمه‌ای برای الاگری»، «آنجلینا براون»، «اسم من میناست»، «پسری که با پیراناها شنا کرد» و «بابای پرنده من» به فارسی ترجمه شده است.  

معرفی کتاب نوجوانان

سه شنبه, ۳ دی ۱۳۹۸، ۰۹:۵۸ ق.ظ | اعظم احمدی | ۰ نظر

کتاب «اسرار درون آتش» رمانی است خیره‌کننده که رنج و شجاعت کودکان افریقایی را که قربانی جنگ و مین‌هایی هستند که چون هیولا از زمین سر بر می‌آورند به تصویر می‌کشد و الهام‌بخش صلح برای همه ما در برابر خشونت است.

کتاب «اسرار درون آتش» در یک شب تاریک با فرار صوفیا و خانواده‌اش از دهکده، پس از کشته شدن پدرش توسط شورشیان آغاز می‌شود.آن‌ها گرسنه و تشنه با عبور از جاده‌های پرهراس، از میان درخت‌ها و بوته‌های خاردار  می‌گذرند سرانجام به دهکده‌ای می‌رسند و زندگی‌اشان را دوباره شروع می‌کنند.

با آن که کلبه خود را ساخته بودند و خانه جدیدی ساختند زندگی در دهکده‌ای که هیچکس دیگری را نمی‌شناخت و هیچ یک زبان دیگری را نمی‌فهمید مشکل بود و تا مدت‌ها همه چیز ناآشنا وغریب بود.

صوفیا بارها و بارها در طی روز چشم‌هایش را می‌بست تا به موازنا، پیرزنی که اسرار درون آتش را به او آموخته بود فکر کند. او گفته بود «با نگاه کردن به آتش می‌توانید خاطراتی را به یاد بیاورید که فکر می‌کردید تاابد فراموش شده‌اند» آن موقع به خود دل و جرات می‌داد تا به چیزهای دور از ذهن فکر کند «به رفتن مدرسه» و...

واقعا امکان مدرسه رفتن  برای او و خواهرش ماریا وجود داشت؟ او اقیانوس را دیده بود حالا شاید می‌توانست به مدرسه هم برود.

روزها دراز بودند. ماریا و صوفیا معمولا بلافاصله پس از شام و کمک به مادر در شستن ظرف‌ها می‌خوابیدند و با طلوع خورشید بیدار می‌شدند و تا زمانی که خورشید درست بالای سرشان می‌تابید بیل می‌زدند و وجین می کردند ‌ یکی از روزهایی که به طرف مزرعه می‌دویدند و بازی می‌کردند صوفیا به ذهنش رسید حین دویدن به نوبت چشمهای‌شان را ببندند.

صوفیا با چشم‌های بسته کمی دوید ماریا کنار او بود. چشمهایش را باز کرد و دید که از جاده بیرون آمده است و یک قدم برداشت بعد با پای راست قدم دیگری برداشت که به جاده برگردد و بعد زمین منفجر شد. داستان با ماجراهای بعد از این اتفاق غم‌انگیز ادامه می‌یابد و خواننده را مشتاقانه تا انتهای واقعیت  جنگ و عواقب تکان‌دهنده آن که برای یک نوجوان در حال رشد رخ می‌دهد جلو می‌برد و انسان را شگفت‌زده می‌کند.

کتاب «رازهای درون آتش»، براساس داستان واقعی است از یک دختر شکست‌ناپذیر که در موزامبیک جنگ‌زده زندگی می‌کند. نویسنده با زبانی ساده و گیرا  می‌گوید که چگونه از وحشتی که بر تمام کودکی‌اش سایه انداخته می‌گذرد و آینده جدیدی را بر ویرانه‌های زندگی خود بنا می‌گذارد.