خسی در میقات یک سفرنامهٔ حج است. سفر جلال از۲۱فروردین تا ۱۰اردیبهشت به طول میانجامد. جلال در این سفر زائری است که پس از انجام مناسک حج، گردشگری میشود که به دنبال شناخت جغرافیا و اجتماع و سیاست عربستان است و با نگاهی انتقادی به این مسائل مینگرد. همچنین جلال در این سفر قصد دارد تا در سایهٔ مذهب خویش را بیشتر بشناسد.
دلیل شهرت
خرداد۱۳۶۷ اکبر اخلاقی در روزنامهٔ کیهان مقالهای از حامد الگار ترجمه میکند که گویی بیانی از شهرت خسی در میقات است:
- در زمان جلال آلاحمد، دهانبهدهان پیچیدهبود که عضوی از روشنفکران ادبی ایران، تصمیم گرفته به حج برود.
- خسی در میقات، گامی تلقی میشد در راهی که ممکن بود آلاحمد را به یگانگی کاملتری با اسلام پیش ببرد؛ ازاینرو این سفرنامهٔ جلال بهنوعی مسیر بازگشت او به مذهب بود.[۳]
چرا باید این کتاب را خواند
این کتاب بهعنوان یکی از سفرنامههای حج معاصر اهمیت زیادی دارد و همچنین به شناخت ما از جلال آلاحمد کمک میکند.
بیایید کمی با مکه و مدینهٔ دههٔ چهل آشنا شویم
جلال در این سفرنامه همهچیز را دقیق میبیند؛ نرخ ارز را در مدینه بیان میکند، قیمت اجناس مختلف را در مکه و مدینه با ایران مقایسه میکند، به مناطق تاریخی میرود و گریزی به تاریخ اسلام میزند، جلال به دنبال شناخت وضعیت مدارس است، از رفتار شرطهها با زائران عصبانی میشود و زبان به انتقاد از این وضعیت میگشاید، رفتار زائران ملل مختلف را بررسی میکند و... . بهطور کلی با خواندن خسی در میقات به مکه و مدینهٔ دههٔ چهل سفر کنید و همراه با جلال از جغرافیا به تاریخ و از اجتماع به سیاست بروید و ۱۹ روز زائر و سیاح خانهٔ خدا شوید.
خلاصهٔ مفصلتر کتاب در حد دو بند
خسی در میقات گزارش سفر حج جلال است. این سفر حج درست پس از زمانی است که از خلیل ملکی جدا شدهاست [۱۱]و راه مستقلی را درپیش گرفته است. هدف جلال ازاین سفر یافتن برادرش است. آلاحمد در این سفر همهجا سر میکشد، میخواهد وضع سیاسی و اجتماعی مردم عربستان را کاملاً مطالعه کند، همین که از نماز و زیارت فارغ میشود در گوشه و کنار شهر مکه و مدینه به راه میافتد. وضع خرید، شغل، خوراکیها، نرخها، وضع صرافان، توصیف حمالها، همه و همه از مسائل مورد مطالعهٔ اوست که در این سفرنامه آوردهاست. به کتابخانههای شهر سر میزند و با کتابدارها گرم می گیرد، از تأسیسات فرهنگی بازدید میکند و با دانشآموزان گفتگو میکند و از شیوع بیایمانی حتی در مکه و مدینه بسیار متأسف است؛ درمورد دولت سعودی مینویسد:«این دولت علیهٔ سعودی سرش گویا بدجوری به آخور نفت مشغول است؛ همهٔ این حجاج هم که از کثافت بترکند سر چاههای نفت سلامت باد.» هنگامی که وضع اسفبار حج را مشاهده میکند و نیز اختلاف عید را بین تقویم سعودی و ایران میبیند دو نکته را پیشنهاد میکند؛ اول این که حج را باید به سال شمسی برگزار کرد! و دوم این که حج را باید بینالمللی کرد.[۱۲]
همچنین جلال در این سفر بهدنبال کشف نیروی معنوی و ایمانی در خویش است و وقتی جمعیت عظیم زائران را میبیند میخواهد بداند که آیا این مردمان ایمان و احساس اصیلی دارند؟ یا به انگیزهای گنگ و خام به سوی کعبه میروند؟ و معبود یا معشوق ندیده به سرزمین خود میرسند؟ آیا این تودهٔ انبوه، فلسفهٔ حج در گردهمایی بزرگ اسلامی را به تمام معنا دریافتهاند؟ آلاحمد میکوشد به این پرسشها پاسخ گوید و بیقراریها و تجربههای درونی خود را تصویر کند.[۱۳]
سبک کتاب
کتاب خسی در میقات متعلق به دورهٔ دوم نویسندگی آلاحمد است و ویژگیهای این دوره را دارد. [۱۴]این ویژگیها عبارتند از:
- گرایش به نثر و واژههای کهن: که در خسی در میقات بارزتر است. آلاحمد به نثر کهن (بیهقی و ناصرخسرو و سعدی...) توجه دارد و میکوشد به پیروی آن، با صرفهجوئی درآوردن واژهها، معنای بسیار عرضه کند.
- پیشتر آوردن فعل و آوردن واژه به جای جمله:در نگارش مطالب از شور درونی لحظهای خود پیروی میکند. همینطور که میاندیشد، مینویسد؛ میخواهد سیلانی به نثر بدهد تا به واقعیتها و پویشهای زندگانی امروز نزدیک شود و با آن هماهنگ گردد. « رفتم روی بام شرقی ...» (خسی در میقات)
- حذف فعل بدون قرینه: گاهی در نثر آلاحمد افعال بدون قرینه حذف میشوند و این کار، درست نیست. «بچهها مثل متکا پیچیده و دراز و گرد در خواب» (خسی در میقات)
- به کار بردن وجه مصدری برای عرضه کردن تصویر و حالت:«نوحه خوانهاشان در منتهای هیجان و در دستگاه شور نوحهای میخواندند... و حجاج گریهکنان به سر و سینه کوبان» (خسی در میقات)
- استفاده از نثر خطابی
- توصیف داستانگونه و جزئی[۱۵]
- همچنین آلاحمد در خسی در میقات فقط با واژهای، اشارهای نثر را سامان میدهد و فهمیدن مطلب را به عهدهٔ خواننده میگذارد (این را تلگرافی خواندهاند)[۱۶]