کتابخانه روستای قایش

کتابخانه روستای قایش

کتابخانه روستای قایش

کتابخانه روستای قایش

کتابخانه روستای قایش

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

معرفی کتاب حیات سیاسی امام جواد علیه السلام

دوشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۴۰ ق.ظ | اعظم احمدی | ۰ نظر

 

علامه سید جعفر مرتضی العاملی نویسنده کتاب «الحیاه السیاسه للامام الجواد علیه السلام» متولد 1364 قمری در روستای دیرقانون منطقه جبل عامل، محقق برجسته و پرکار حوزه تاریخ اسلام است که علی رغم آثار فراوانش بیشتر با اثر ارزشمند «الصحیح من سیره النبی الاعظم» شناخته می شود.
small_hayat-siasi-emamjawad.jpg

از دیدگاه او دنیای تحقیقات به عنوان یک دنیای علمی محض یا در پاسخ به احساسات بلند پروازانه و حتی به مثابه یک حرفه نیست. بلکه کارهایی علمی که بتواند آدمی را در پیشبرد زندگی به سوی هدف والاتر کمک کند ارزش بیشتری خواهد داشت. بنابراین برای او کار علمی و تحقیقی به عنوان یک وظیفه شرعی وانسانی محسوب می شود.[1] او در میان روحانیون لبنان در جناح مقابل مرحوم سید محمد حسین فضل الله قرار دارد.

این اثر آنچنان که خود مولف اذعان می کند یک بررسی کوتاه است و انجام صحیح چنین کاری مستلزم یک بررسی گسترده پیرامون وضع سیاسی،‌ اجتماعی و فکری آن دوره است (ص6). از این منظر بررسی تمام جوانب زندگانی سیاسی امام جواد (ع) نمی تواند تنها با نظر به چند حادثه برجسته و مهم به انجام برسد. چرا که صرف نظر از اینکه بسیاری از این حوادث تحت تاثیر عوامل مقطعی خاص بوده اند ضمنا بسیار محدود هستند و قابلیت تحلیل را محدود می کنند. از دیدگاه او این کار به معنای اهمال و تجاهل نسبت به بخش بزرگی از موضوع است و برای انجام بررسی همه جانبه لازم است که تمام این موضوعات به نحو فراگیر و با درنظر گرفتن میزان نقش امام (ع)‌در آن مقطع ویژه مورد کنکاش قرار بگیرد. او به درستی معتقد است که در مواضع ائمه (ع) بعد عقیدتی توأم با بعد سیاسی و در تعامل تاثیر و تاثر است(صص7-8)

نویسنده کتاب تلاش می کند که در تیتر بندی های مباحث به گونه ای عمل کند که عنوان بحث ناظر به کل موضوع باشد و در نتیجه به نظر به عنوان تمام بحث زیر عنوان درک شود. از این رو قبل از ورود به فصول کتاب تحت عنوان «زمینه» مباحثی را به عنوان مقدمه بیان می دارد. از دیدگاه او علی رغم تلاش جدی ائمه برای اخفای فعالیت هایشان، ناتوانی شیعیان در حفظ اسرار نه تنها فرصت را از کف شیعیان و ائمه (ع) ربود بلکه خلفای عباسی را متوجه میزان برد و تاثیر فکر ائمه (ع) در میان مردم کرد و از همین رو بود که مجالس مناظره از طرف خلفای عباسی تشکیل شد تا میزان این تاثیر برایشان روشن تر شود(ص11 و12). اما این تلاش ها بی ثمر بود و آنچه که در نیشابور برای امام رضا (ع) اتفاق افتاد تنها یکی از شواهدی است که میزان اعتبار امامان (ع) را در میان مردم نشان می دهد(ص14). این روند بعد از امام کاظم (ع) رشد بیشتری پیدا کرد(ص15).

دیدگاه نویسنده در باره علت عدم قیام امامان شیعه برای به دست گرفتن حکومت قابل توجه است. او معتقد است که اگر چه ائمه توانستند مردان بزرگی را پرورش دهند و اثر این تعلیم و تربیت به نقاط دیگر اسلامی نیز منعکس شد اما این تاثیر تا آن دوره از بعد عاطفی و فکری خشک فراتر نرفت و هر گز به بنیاد مستحکم اعتقادی و بیداری وجدان عمومی نیجامید. از این رو هر حرکتی از ناحیه امامان به انقلابی زودرس مبدل می شد که اگر چه در ظاهر پیروز شود شکست خورده محسوب می شود و فرزندان خود را به کام می کشد(ص17و18). به علاوه اینکه تجربه قیام های پی در پی زیدیه نشان می دهد که در صورت قیام حتی کسب این پیروزی ظاهری هم برای امامان نشدنی بود(صص17، 18، 19).

انتخاب عنوان «زلزله» برای فصل اول کتاب ناظر به بحرانی است که بعد از شهادت امام رضا (ع) در جامعه شیعی به وجود آمد. دسته بندی های او در این بحث جالب توجه است؛‌ بحران در میان خواص جامعه امامیه،‌ (ص27-34) بازگشت عده ای به واقفه و رجوع عده ای دیگر به احمد بن موسی، (صص35-37)‌ اختلاف در منبع علم امام جواد (ع) (ص37) و در نهایت اختلاف در صحت یا نادرستی اقامه نماز پشت سر امام کودک (ص38) چهار مسئله اساسی تری بود که در بعضی موارد با شواهد بیشتری به عنوان زلزله در اعماق امامیه مطرح شده است. البته به دلیل رویکرد رائج، بُعدی ندارد که نویسنده در اینجا دچار اشتباه بشود. چون شواهد زیادی اصلا زنده بودن یونس بن عبدالرحمن در این دوره را زیر سوال می برد. ضمن این که شواهد فراوان دیگری برای این دودستگی حتی تا مدتی طولانی تر وجود دارد که در این نوشته به آن اشاره ای نشده است.[2]

فصل بعدی کتاب با عنوان «امامت در معرض توطئه» به تحلیل برخوردهای خلفای عباسی معاصر حضرت (ع) با ایشان می پردازد. نویسنده معتقد است زمانی که امامت فی نفسه مخالف نظام حاکم به شمار می رود و حکومت را صریحا محکوم می کند طبیعی است که دستگاه حاکم با دیده رضایت به این خط عقیدتی خطرناک ننگرد(ص60 و61). تمام تلاش های مامون در دوره امام رضا (ع) برای شکست علمی امام رضا (ع) بود و چون کامیاب نشد به امام زهر خورانید(ص63و64). با این حال مولف درباره تطبیق این بحث با امام جواد ع سخنی به میان نیاورد. در واقع این فصل به یکباره به امام رضا ع مربوط است و ارتباط وثیق تحلیلی با امام جواد پیدا نمی کند.

سیاست مامون و معتصم در قبال امام سیاستی همراه با نیرنگ و حیله بود. از دیدگاه نویسنده در داستان معروفِ باز ابلق، مامون خود را به نادانی زده و در واقع امام را می شناخته است. دلیل این تحلیل این است که او قول تاریخ بیهق در مورد سفر امام جواد (ع) به طوس در سال 202 را تلقی به قبول کرده است.(ص76) ضمن اینکه او در این گزارش تاریخی به دلیل اینکه امام را در کنار کودکان در حال بازی به تصویر می کشد تردید و توجیهاتی بیان می کند. (ص77-78)معتصم نیز هم چون مامون از نفوذ شخصیت امام (ع) می ترسید. او بلافاصله بعد از رسیدن به حکومت امام را به بغداد احضار کرد (صص116-117) و در نهایت در همان سال با شیوه ای بزدلانه حضرت را به شهادت رساند.

این کتاب با استفاده از 171 منبع و در 142 صفحه با قطع رقعی شومیز توسط انتشارات جامعه مدرسین چاپ شده است. مترجم این اثر سید محمد حسینی است. در انتهای کتاب اثری از نمایه های شایع مثل نمایه اعلام یا اماکن دیده نمی شود. اما این کتاب سرشار از تحلیل است و این امر به عنوان امتیاز مهم آن محسوب می شود.

  • اعظم احمدی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی